۱۳۸۸ اسفند ۱۵, شنبه

Y5

شروع بدن معلوم نیست. زنی است که در بدن خود آلت تناسلی چند حیوان را جمع کرده. مرد به اختیار خود، گونه ی حیوان خود را انتخاب می کند. در پشت سر یک فضاپیما است. فضانوردی در آن، آسمان را گودالی می بیند که زمین به آن محتاج بود. کهکشان خاطره ای از غروب خورشید ندارد.


بدنت را که مرتب کردم

دیدم که بخشی از بدنت

نیست

برف

موقع باریدن

بدون ردپاست



-----

۵ نظر:

  1. جه نگاه چندش آوری به زن داری که البته فراتر از اینم نیست ولی شک دارم رو حرفت بمونی

    پاسخحذف
  2. چطور به اختیار خود، وقتی این همه فضاپیما پشت سر است؟

    پاسخحذف
  3. و هنگامی که الت را انتخاب می کردی من تفاله ی ترشحات را پس می زدم..

    پاسخحذف
  4. به ناشناسِ اول: ایمان دارم یک کلمه از متن رو نفهمیدی

    پاسخحذف
  5. تق تق تق

    کسی خونه نیستید


    کجا رفتیییییییییییییید

    این جا تار عنکبوت بست
    چرا هیشکی هیچی نمی نویسه این جا باید با سرعت سه برابر جاهای دیگه به روز شه

    پاسخحذف